متن و جملات ادبی درباره مقام معلّم
فانوس ادب
وبلاگ ادبي سینا صارمی

 

اگر دستم را به دستان تو نسپارم، در جاده سنگلاخ جهل، به کدام دستاویز
متوسل شوم؟
با تو، هواى سرزمین دانش هرگز ابرى نیست. آفتاب بى دریغ، معلم

عشق، معلم است و معلم، عشق. خوشا آن که عاشق شود
بهترین معلم، همان است که در کلاس نگاهش میان ذهن و دل دانش آموز، طواف مى کند

پایت را همیشه جاى پاى معلم بگذار؛ او راه را اشتباه نمى رود
کسى که براى معلم خود بهترین شاگرد باشد، روزى براى شاگرد خود بهترین معلم خواهد بود

معلم بى مهر، جهاد خود را تباه مى کند
آموزگار خوب، حتى نگاهش را بین شاگردان خود به مساوات تقسیم مى کند

همه جا مى تواند کلاس درس باشد و همه آدمیان براى یکدیگر، معلم
آموزگارى که سینه اش لبریز از دانش و حقیقت است، پیراهنش بوسیدنى است

آموزگار حقیقى، غم هایش را پشت در جا مى گذارد و با لبخند وارد کلاس درس مى شود
آموزگارم! اگر تو نبودى، کابوس شب هایم به رنگ سؤالاتِ بى جواب بود

زنگ مدرسه، اذانِ شتافتن به آستان مقدس معلم است
هر گیاه دانش که سر از خاک برمى آورد، ابتدا به تو سلام مى کند

هر انسانى که به دنیا مى آید، بارى بر دوش معلمان زمین افزوده مى شود.
آن چه معلم روى تخته سیاه مى نویسد، کمترین چیزى است که از او مى آموزیم

نهایت آموختن معلم، رفتار اوست
معلم خوب، ابتدا خوب زندگى کردن را به شاگرد مى آموزد و پس از آن، خوب درس خواندن را

عاقبت، روزى تخته سیاه ها زبان مى گشایند و خستگى قرن هاى معلم را شهادت مى دهند
معلم، لقمه هاى دانش را با دستان خویش، در سفره ذهن دانش آموزان مى گذارد.

.......................

معلم عزیر! آن زمان که پای درست می نشستم و تو الفبای عشق
را به من می آموختی،
دلم از گوهر کلمات خالی بود؛

تو مرا سرشار از واژه های روشن می کردی
سال هاست که از آن لحظه های شیرین می گذرد،
ولی هنوز یاد و نامت در دلم زنده است

آن زمان ها برایم از دانایی می گفتی و محبت را به من می آموختی
من در سایه سار وجودت پیش می رفتم و قدم از قدم برمی داشتم، تو بودی که دست مرا گرفتی تا در پرتگاه و لغزش گاه های زندگی نیفتم

من امروز به احترام نامت قیام می کنم و در زلال کلماتت رها می شوم و حدیث زندگی را با تو مرور می کنم

می خواهم به آسمان بال بگشایم و نامت را بر صحیفه آبی اش
حک کنم

                                                   ..................      

اغچه کوچکت همیشه بهاری! کلماتی که بر تخته سیاه می نویسی، ابرهای بهاری اند که باران را به تشنگی گلبرگ ها مهمان می کنند

همه اتفاقهای تو به گل سرخ می رسند
پنجره های کلاست را با پروانه ها فرش کرده ای و دیوارهای کلاست را با بوسه شاپرک ها، کاغذدیواری

نیمکت های کلاس، مثل کلام تو هیچ گاه بوی کهنگی نمی گیرند. کلاست باغچه ای از گل های همیشه بهار است که عطر زندگی را از جانت می آکنند

نفس هایت رسولان روشنی اند. کلمات تو ساده ترین شکل ترجمه خورشید است ؛ وقتی بر روی مستطیل جامانده بر دل دیوار می نویسی و نور را نقاشی می کنی. گرد گچ های سفید که بر شانه هایت می نشیند، انگار با لبخندی مهربان، دماوند در مقابلمان ایستاده است؛ با همان سربلندی همیشگی

اگر کسی چروک های پیشانی ات را دنبال کند، به رنج باغبانی می رسد که سال هاست گل هایش را از بیم خزان، به بهارهای در راه سپرده است، باغبانی که هر صبح، با لبخندی بی پایان، بهار را به باغش دعوت می کند
همه جاده هایی که تو نشان می دهی، به «خرد و روشنی» می رسند. صدای گام هایت، زمزمه محبتی است که پیام آور دنیایی از مهربانی است.
صدایت، قاصدک هایی اند که خبر از آینده ای روشن، از روزهای نیامده برایمان می آورند

همیشه خستگی هایت را پشت لبخندهای ما گم می کنی؛ لبخندهایی که بوی افتخار و غرور و سربلندی می دهند، لبخندهایی که بوی امید می دهند، لبخندهایی که بوی بالندگی می دهند

ما ماهیان قرمز کوچکی هستیم که غیر از آب ندیدیم و از هم می پرسیم آب را و تو رودی هستی که به اقیانوس های دور، پیوندمان می دهی و آب را برایمان بخش می کنی

تو ابری؛ جان تشنه کویری ما را از باران دانش سیراب می کنی
تو چشمه ای هستی که زلالی را در زیر سایه درخت دانایی، به ما تعارف می کنی. تو به ما یاد می دهی تا مثل همه پرنده ها پرواز کنیم و یادمان می دهی که خویش را به خداوند برسانیم؛ مثل تمام آه هایی که از دل های سوخته می آید

وقتی که مثل همیشه آرام آرام شروع می کنی به صحبت کردن، انگار قناری های مست، دارند بهار را آواز می کنند! دست های گرمت را می فشاریم که گرم ترین دست دوستی هاست
آب حیات، همین کلماتی اند که تو به ما می آموزی، بی آنکه چشم طمعی داشته باشی؛ تنها لبخند ما کافیست. کلماتی که تو می آموزی، هیچ گاه فراموش نخواهیم کرد

ما درس چگونه زندگی کردن را از تو آموخته ایم و تمام دار و ندارمان، کوله باریست از آموخته های تو که سال ها پیش از مسافر شدن، در دست هایمان نهادی تا سربلند به مقصد برسیم

همیشه دلگرممان کردی تا جاده های پرپیچ و خم زندگی را با امیدواری طی کنیم
حالا که باغچه زیبایت به بار نشسته، بخند؛ بخند مثل همیشه، تا ما همه خستگی راه را فراموش کنیم

بخند، زیبا بخند

بهار جاودانه گل هایی که تو پرورش دادی مبارک باغبان؛

خسته نباشی

............ اردیبهشت، با نفس های پیامبرانه ات جوانه می زند و تو می آیی تا خورشید آگاهی را در قلب های حاصلخیز فرزندان سرزمینت بکاری

دستان سپیدت بر پیکر تخته سیاه، نور می پاشد و الفبای روشنی، در اذهان تاریکمان حک می شود

وارد که می شوی، چشم های شوقمان چون پنجره هایی آفتابی، به سویت گشوده می شوند

می آیی و عطر حضورت فضای کلاس را پر می کند. ای رازدار دل های کوچک و معصوم و سنگ صبور غم های پروانه ها! تو آمده ای تا روح حقیقت را پاسداری کنی و از چهره جاهل زمین، گرد و غبار این همه ندانستن را بزدایی

آمده ای تا نهال های سبز را باد هرزه گرد پاییز، به داس زردش نچیند
لب که به سخن می گشایی، صدها پرنده سپید بال در آسمان معرفت به پرواز می آیند و من لبریز این همه آبی، پریدن را تجربه می کنم

نگاهم که می کنی، تار و پود جانم لبخند می زند. دست هایت، ریشه های کنجکاوی ام را محکم می کند و صدای فرشته سانت، سایه غول های نادانی را از کوچه های جانم می تاراند

ای آسمانی زمینی رخسار! اینگونه که عاشقانه به رویشمان کمر بسته ای، دیر نیست که از هر گوشه این خاک، صنوبرانی سربلند، با انگشتان سبزشان، گیسوان خورشید دانش و فن آوری را شانه بزنند و ستاره های فروزان پژوهش، از چشمان آگاه همین نوباوه گان بزرگ اندیشه، روشنی بخش رصد خانه های تاریک جهان گردد

تو را چه نامم ای عصاره مهربانی و ایثار و عشق؟ از شیره جانت می نوشانی و رگ های کبودمان را از خون کاوش و تفکر می انباری، تا نفس های زندگی مان، با نبض آینه ها هماهنگ شود.

دوستت داریم. می ستاییمت و خاطر خستگی ناپذیرت را به واحه های خرم ایمان و عشق می سپاریم

.............................

سینــا صـارمی

1392/02/05

اگه خوشتون اومد صلوات بفرست

 

 


پنج شنبه 5 ارديبهشت 1388برچسب:, :: 8:5 قبل از ظهر :: نويسنده : سینا صارمی

درباره وبلاگ

به وبلاگ فانوس ادب خوش آمدید سلام دوستان شماره تماس من 09153184428 سپاسگزارم سینا صارمی
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان  فانوس ادب (وبلاگ ادبی  سینا صارمی) لینک نمایید.





نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 15
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 18
بازدید ماه : 557
بازدید کل : 413609
تعداد مطالب : 387
تعداد نظرات : 193
تعداد آنلاین : 2



............ .............
......... ... .......