
بــوی بهــارِ (غزل)
بـاز کـــن پنجـــره را بــوی بهار آمده است
موسـمِ رقص گل و بوس و کنار آمده است
ســوزِ بهمـن کـه دلم خستـه ی آوارش بود
خـود بـه یغمـای شبِ عیـد دُچار آمده است
بــوی رُز، نستــرن و لالــه و نســـرین آمد
عطــرِ جـان بخش گـلِ دامـنِ یار آمده است
صحبـت از هلهلـه و شـــادی فـروردین شد
وقـــت پـاکـــــوبـی و آواز نگار آمـده است
دلم آتشکده ی شعـر و شـراب است امروز
بس که از جانب حق دل به قرار آمده است
تا که از جانب حق گــل به گلسـتـان رسید
بـه هـوای گُـلِ تـو بــوسـه ببـار آمده است
در و دیـــوار گــواهــی دهــد از بــوی بـهار
بـاز کـــن پنجــــره را بـــوی بهار آمده است
******** یک قدم مانده به بهار 1393 ********
****** سینا صارمی (مسکین باخرزی) ******